♥ آتـیـن ♥♥ آتـیـن ♥، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

♥ دخمل کوشولوی من... آتین ♥

مریضی آتین و درد دلهای یک عدد مامان خسته!

امان از مریضی بچه ها که آدمو رسما" از پا در میاره چشمتون روز بد نبینه از یکشنبه هفته پیش آتین مریض شد ...گلاب به روتون آبم می خورد بالا میاورد! فکر کردم به خاطر غذای شب مونده ایه که خورده ! ساعت 2 نصفه شب بردیمش بیمارستان دکترش گفت ویروسه و ممکنه تا 8 روز تو تنش بمونه و الان فقط بالا میاره کم کم تب و اسهال هم بهش اضافه میشه ... گل بود به سبزه نیز آراسته شد بمیرم براش که تو ماشین  تا خود بیمارستان نانای میکرد. تو بیمارستان با گریه بچه ها ذوق میکرد و می خندید نمی دونست قراره جیزش کنن!! اما بعد از آمپولش دیگه طفلی نای گریه کردن هم نداشت دلم کباب شد به خدا ... خلاصه کنم این مدت من فقط پرستاری میکردم با هزار و یک ترفند و جنگولک بازی...
14 شهريور 1390

10 ماهگیتو قربون

 شمار ماهگردهای تولد دخملکم 2 رقمی شده... خدایا شکرت عزیزدلم بزرگتر شدی... خانوم شدی... احساس می کنم از همیشه بیشتر می فهمی و قدرت درکت بالاتر رفته ...  بهت تبریک میگم گل من    ماهگیت مبارک  یه تبریک دیگه هم برای خودم و نوید عزیزم که فردا سالگرد ازدواجمونه بزن دست قشنگه رووووووووووووو              و اما بپردازیم به دخملی دردونه و کارای قشنگش که با انجام هرکدومش قند تو دل ما آب می کنه:    اول از رشد حرکتیت بگم که دیگه مطمئن شدم 4 دست و پا نمی خوای بری چون فهمیدم که من و داییت هم نرفتیم و نشسته حرکت ...
2 شهريور 1390
1